شب قدر از منظر علامه حسن زاده؛ انسان بیدار همواره کشیک نفس می کشد
شب قدر از منظر علامه حسن زاده؛ انسان بیدار همواره کشیک نفس می کشد
واى بر آنکه در شب قدر فرشته بر او فرود نیامده با دیو همدم و همنشین گردد
علامه حسن زاده در انتهای درس شانزدهم کتاب معرفت نفس بیان می دارد: هم اکنون در پی تحصیل کمال بوده باشید تا آتیه ای سعادتمند داشته باشید زیرا که باور کرده اید هر چیز تا به کمال نرسیده است قدر و قیمت ندارد. باید از همسالان و همزادان خود که شب و روز را به بیکاری و ولگردی و هرزگی به سر می برند، سخت دوری گزینید که رهزن شمایند.
این گروه روی سعادت را نخواهند دید چند روزی در مقام خیال به تازگی رنگ و
رخسار خود سرگرم و به پوشاک های گوناگون بوقلمونی وطاووسی دل خوشند و به
زودی نه آن را دارند نه این را نه کمالی تحصیل کرده اند که بدان دل گرم
باشند ، ناچارا باید بعدا تن به گدایی دهند و یا به دزدی و دیگر بیچارگی ها
مزاحم اجتماع باشند و زندگی را بگذرانند.
با آنان همنشین نشوید که به شما بگویم نطفه و مربی و اجتماع و معاشر از اصولی اند که در سعادت وشقاوت انسانی دخلی به سزا دارند.....
باید دوستان از روش نابخردان همواره دوری گزینند و بدانند که اکثر
بزرگسالان عصر ما به حد بلوغ نرسیده اند و در راه آن نیستند که هر روزشان
بهتر از روز پیش باشد.
بیشمار ( و ما یعلم جنود ربک الا هو) دست هم گرفته در کارند تا انسان
بسازند و از عالمی تحویل به عالم دیگر دهند و می گوید که مروت نباشد که
کفران شود و جبران نشود.
با خلق خدا مهربان باش. از سخنان ناهنجار گرچه به مزاح باشد بر حذر باش.
خلاف مگو گرچه به مطایبت باشد. از قسم خوردن هم اگر چه به راست، احتراز کن.
چه ایستاده ای دست افتاده گیر و تا می توانی نماز را در اول وقت به جای
آر.
با خلق خدا مهربان باش. از سخنان ناهنجار گرچه به مزاح باشد بر حذر باش.
خلاف مگو گرچه به مطایبت باشد. از قسم خوردن هم اگر چه به راست، احتراز کن.
انسان بیدار همواره کشیک نفس می کشد و پاسبان حرم دل است و واردات و
صادرات دهان خود را می پاید و دار هستی را کارخانه ای بزرگ می یابد که با
عمّال و از عالمی تحویل به عالم دیگر دهند و می گوید که مروت نباشد که
کفران شود و جبران نشود.
از امیرالمومنین علی (ع) سوال کردند که وجود چیست؟ فرمود به غیر وجود چیست؟ اما در باب شیوه پسندیده سکوت، حق است که:
هر که را اسرار حق آموختند مُهر کردند و دهانش دوختند
رسول الله (ص) به قیس ابن عاصم فرمود: "ان مع الدنیا آخره"
از ماه شعبان که میقات شهر الله است، غسل توبه کن و لباس و فا و ولا از دل و
جان محرم شو و از صمیم قلب لبیک گو و در خویشتن سفری کن و گرد کعبه عشق
طواف کن که دستی از غیب برون آید و کاری بکند.
در روز، مشغله و آمد و شد و اسباب انصراف انسان بسیار زیاد است، بخلاف شب که هنگام آرامش قوله سبحانه:
(انا سنلقی علیک قولا ثقیلا ان ناشئه الیل هی اشد و طئا و اقوم قیلا ان لک فی النهار سبحا طویلا).
لذا اذکار و اوراد و خلوت را در شب تاثیری خاص است که در روز نیست، به خصوص در ثلث آخر لیل.
اهل الله گفتند که هیچ نوع از انواع اذکار و عبادات در ترقی درجات و مقامات معنوی کلمه طیب(لا اله الا الله) ندارد.
از این روی رسول خدا (ص) فرمود: (کل حسنه یعملها الرجل توزن یوم القیامه
الا شهاده لا اله الا الله فانها لا توضع فی المیزان و وضعت السماوات و
الارضون السبع و ما فیهن کان لا اله الا الله ارجح من ذلک)
یعنی:
در روز رستاخیز هر کار نیک سنجیده شود جز گواهی دادن به لا اله الا الله که
آن را در ترازو ننهند چه اگر در ترازو رود، آسمان ها و زمین های هفتگانه
با وی برابری نکنند. کنایه از این که ثواب این کلمه را نهایت نبود و به
شمار نیاید و هیچ چیز هم سنگ او نگردد.
در این اوان که بحمدالله با " لا اله الا الله" محشوری ، خوش آن که با دوست، حشر علی الدوام دارد.
لیله قدر و ماه رمضان در الهی نامه علامه حسن زاده آملی
الهى ماه مبارک را حرام کردم که نه قدر روزه را دانستم و نه قدر قدر را،
نه قرآن خواندم و نه سحر داشتم و نه سهر، در لیلة الجوائز جز شرمسارى چه مى
برم خوشا بحال صائم که له فرحتان حین یفطر و حین یلقى ربه بدا به حالم
که لى حزنتان، بار آلها آهم جهنم سوز است.
الهى واى بر آنکه در شب قدر فرشته بر او فرود نیامده با دیو همدم و همنشین گردد.
الهى شکرت که مجاز را قنطره حقیقت گردانیدى تا از لیلة القدر زمانى زمینى
به لیلة القدر آسمانى رسیدم . الهى شکرت که در این شب مبارک بلیلة القدر
رسیدم.
سفارشات علامه در ماه مبارک رمضان
هم اکنون در پی تحصیل کمال بوده باشید تا آتیه ای سعادتمند داشته باشید
زیرا که باور کرده اید هر چیز تا به کمال نرسیده است قدر و قیمت ندارد.
باید از همسالان و همزادان خود که شب و روز را به بیکاری و ولگردی و هرزگی
به سر می برند، سخت دوری گزینید که رهزن شمایند.
این گروه روی سعادت را نخواهند دید چند روزی در مقام خیال به تازگی رنگ و
رخسار خود سرگرم و به پوشاک های گوناگون بوقلمونی وطاووسی دل خوشند و به
زودی نه آن را دارند نه این را نه کمالی تحصیل کرده اند که بدان دل گرم
باشند، ناچارا باید بعدا تن به گدایی دهند و یا به دزدی و دیگر بیچارگی ها
مزاحم اجتماع باشند و زندگی را بگذرانند.
با آنان همنشین نشوید که به شما بگویم نطفه و مربی و اجتماع و معاشر از اصولی اند که در سعادت وشقاوت انسانی دخلی بسزا دارند... .
باید دوستانم از روش نابخردان همواره دوری گزینند و بدانند که اکثر
بزرگسالان عصر ما به حدبلوغ نرسیده اند و در راه آن نیستند که هر روزشان
بهتر از روز پیش باشد.
- ۹۳/۰۴/۲۷