حمله داعش به عربستان؛جنگ روانی یا واقعیت میدانی؟
حمله داعش به عربستان؛جنگ روانی یا واقعیت میدانی؟ اخباری چون حمله داعش به عربستان را باید در راستای بازی روانی عربستان تفسیر کرد؛ بازی که هدفش رفع اتهام این کشور از حمایت از داعش است.
ادامه مطلب...
آیا داعش قصد حمله به عربستان را دارد؟ این سوالی است که پاسخ آن حداقل در شرایط کنونی، نسبتی با آنچه دولت و رسانههای عربستان القا میکند ندارد. عربستان سعودی اگرچه در ظاهر معتقد است اقدامات داعش در سوریه به نفع بشار اسد و ایران بوده است چرا که داعش موجب تضعیف دیگر گروههای مسلح از جمله گروه موسوم به ارتش آزاد و حتی جبهه النصره شده اما این استدلال ظاهری که در پس آن حمایتهای بیدریغ از داعش وجود دارد، در عراق مطرح نیست.
به عبارت دیگر عربستان تا کنون در خصوص اقدامات داعش حتی از بیان استدلال مشابهی برای ابراز واگرایی از داعش هم بهره نبرده و سعی دارد تا داعش در عراق را یک گروه تروریستی نشان دهد که به دلیل اشتباهات نوری مالکی نخست وزیر عراق حالا دست به شورش زده و به زعم او با همراهی بخشی از اهل تسنن و حتی عشایر عراق هم همراه شده است.
اما در حالی که افکار عمومی و تحلیلگران بسیاری عربستان را متهم به حمایت از داعش میکنند، ناگهان روزنامه الحیات وابسته به سعودی از حمله نیروهای داعش به یک گذرگاه مرزی به نام عرعر در عربستان خبر میدهد. نکته جالب این خبر این بود که الحیات آن را به نقل از منابع امنیتی عراق گفته بود که قطعا در مقابل منابع خود عربستان، برای الحیات چندان قابل اعتنا نیست.
از لحاظ جغرافیایی نیز این حمله مورد تردید است. اما در مقام تحلیل، باید پرسید که داعش چرا باید به عربستان آن هم در شرایط کنونی حمله کند؟
داعش به خوبی میداند که ارتش عربستان، ارتش عراق نیست و از سوی دیگر در شرایط کنونی، بر اساس دستاوردهایی که اقدامات داعش برای عربستان در پی خواهد داشت و نیاز داعش به حمایتهای عربستان، بسیار بعید است که داعش دست به چنین حملهای به عربستان بزند.
در کنار این موارد، حتی اگر چنین خبری درست باشد، باید به این مسئله اندیشید که آیا داعش توان باز کردن یک جبهه جدید علیه خود را داراست؟ یکی از دلایل میدانیای که باعث شده تا داعش به حملات گسترده به عراق دست بزند، احساس آرامش نسبی است که این گروه تروریستی در سوریه به دست آورده است.
در شرایط کنونی بخشهایی از حلب، دیروالزور و رقه از سوریه تا مرزهای عراق در اختیار داعش است و ارتش سوریه نیز در شرایط کنونی اولویت چندانی برای مبارزه با داعش نداشته و عمدتا در مناطق پیرامونی دمشق با تروریستها مبارزه میکند. این مسئله باعث شده است تا داعش قدرت مانور بیشتری در عراق بیابد.
بر اساس همین منطق، اینکه داعش قصد داشته باشد جبهه جدیدی را این بار در مرزهای عراق و عربستان باز کند، بسیار بعید و خارج از منطق نظامی و مختصات میدانی این گروه است. لذا به نظر میرسد چنین اخباری را باید در راستای بازی روانی عربستان تفسیر کرد؛ بازی که هدفش رفع اتهام این کشور از آن چیزی است که بارها گفته شده است یعنی حمایت عربستان از داعش.
بر اساس این نگاه تحلیلی، حتی اگر داعش در شرایط کنونی به عربستان حمله محدود نیز بکند، باز باید با دیده تردید به آن نگریست، همانگونه که به دستگیری شهروندان ترکیه در کنسولگری این کشور در موصل به دست داعش نیز باید با دیده شک نگریست که چگونه میشود که داعشی که مورد حمایت ترکیه است، دست به چنین اقدامی بزند؟
حتی اگر چنین خبری درست باشد، باید به این مسئله اندیشید که آیا داعش توان باز کردن یک جبهه جدید علیه خود را داراست؟
فرمان جدید پادشاه عربستان را نیز باید در ادامه همین روند دانست عبدالله بن عبدالعزیز با اشاره به بحران ایجاد شده در عراق، به مسئولان ذیربط دستور داده است تا تمامی تدابیر لازم برای حمایت از این کشور در مقابل تهدیدهای تروریستی اتخاذ شود.
این بار اولی نیست که عربستان برای رفع اتهام از خود در خصوص حمایت از تروریستها چنین دیپلماسیای را در دستور کار قرار داده است. مشخص است که عربستان از ادعای مبارزه با تروریسم به عنوان یک ابزار دیپلماتیک بهره میبرد تا شرایط ذهنی افکار عمومی را بهگونهای سامان دهد که علیه او موضع نگیرد. اوج این سیاست زمانی بود که عبدالله پادشاه این کشور، قانون مبارزه با تروریسم را ابلاغ کرد و پس از آن نیز برخی رفتارهای معنادار محقق شد.
براساس این قانون هر فرد وابسته به جریانهای دینی تندرو به سه الی بیست سال زندان محکوم خواهد شد و هر کس هم که از جریانهای تندروی دینی حمایت مادی یا معنوی کند، زندانی خواهد شد.
چند ساعت پس از این قانون که از سوی پادشاه سعودی صادر شد، شیخ عبداللطیف بن عبدالعزیز آل الشیخ رئیس هیئت موسوم به امر به معروف و نهی از منکر، پس از سه سال دعوت مفتیان این کشور برای انواع جهاد در سوریه، در اقدامی قابل تامل به حضور دعوتکنندگان به فتنه در میان اعضای این هیئت اعتراف کرده و مدعی شده که همه مسببان فتنه به جزای اعمالشان خواهند رسید.
برخی دستگیریهای محدود نیز خیلی سریع صورت گرفت تا جدیت عربستان در مبارزه با تروریسم را نشان دهد و از آن روزها به بعد البته اقدام چشمگیر دیگری در عربستان دیده نشد. ابلاغ این قانون دقیقا در زمانی صورت گرفت که اقدامات تروریستی داعش در سوریه اوج گرفته بود و از سوی دیگر انتقادات به بندر بن سلطان رئیس شورای امنیت عربستان هم بیشتر از زمانهای دیگر بود.
انتشار یک لیست حاوی اسامی برخی گروهها و معرفی آنها به عنوان گروههای تروریستی دیگر اقدام عربستان بود که می توان از آن به عنوان جنگ روانی این کشور برای انحراف افکار عمومی یاد کرد. در شرایطی که هیجان انتخابات ریاست جمهوری در مصر در حال قوت گرفتن بود، عربستان اخوان المسلمین مصر را به عنوان یک گروه تروریستی معرفی کرد تا در حمایت از السیسی از هیچ تلاشی فروگذار نکرده باشد. این موارد را باید در کنار سیاستهای رسانهای عربستان قرار داد که عمدتا از اقدامات داعش ابراز تنفر میکند.
در حالی که حمایتهای عربستان از داعش بر همگان مشخص است، این دولت سعی دارد تا خود را در مواجهه با تروریست داعشی، یک هدف نشان دهد. این سیاست طی ماههای اخیر آنقدر تکرار شده است که حالا میتوان آن را به عنوان یک رویه در دیپلماسی عربستان دانست؛ حمایت اطلاعاتی، مالی، سیاسی و تجهیزاتی از تروریستها و محکومیت نمایشی آنها برای رفع اتهام.
البته ذکر این نکته در پایان ضروری است که همسویی داعش و جریانهای تکفیری با عربستان، صرفا در شرایط کنونی است و با تغییر مختصات میدانی و سیاسی، امکان شورش این تروریستها علیه عربستان وجود دارد.
سعید ساسانیان
منبع: رصد
- ۹۳/۰۴/۱۰