پایگاه مجازی حضرت جوادالائمه(ع)

javadoleme.blog.ir@chmail.ir
پایگاه مجازی حضرت جوادالائمه(ع)

*اطاعــیـــه مـــهـــــم *

این سایت به هیچ نهاد و مراکزدولتی و غیر دولتی وابستگی ندارد و کاملا شخصی می باشد
مدیر

************************
*ریز نوشت*

توی کربلا تمام داش مشتی ها رفتند به کمک امام حسین(ع) و شهید شدند؛ مقدس ها استخاره کردند، استخاره هاشون بد اومد!
[مرحوم آیت الله مجتهدی]
************************
*ریزنوشت2*

دکتر روحانی:
یکی از درس های کربلا "تعامل سازنده" بود.

قال حسین علیه السلام:
مثلی لا یبایع مثل یزید.
مثل من، هیچ معامله ای با مثل یزید ندارد.
************************
*روزنوشت*
خدا کند آن ها که درس مذاکره از حماسه ی کربلا گرفته اند، از آب ننوشیدن حضرت ابوالفضل(ع) درس تعطیلی آب سنگین اراک را نگیرند...

پیام های کوتاه
تبلیغات
نویسندگان
پیوندها

خاطره ای تلـخ و ناگفته از همسر شهیـد احمـدی روشن

بصیر | دوشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۰۴ ب.ظ
خاطره ای تلـخ و ناگفته از همسر شهیـد احمـدی روشن
یه بار خیلی جدی ازش پرسیدم که :کی شهید می شی مصطفی؟ مکث نکرد، گفت : سی-سالگی ..





خاطره ای تلـخ و ناگفته از همسر شهیـد احمـدی روشن یه بار خیلی جدی ازش پرسیدم که :کی شهید می شی مصطفی؟ مکث نکرد، گفت : سی-سالگی ... سر قبر نشسته بودم باران می آمد. روی سنگ قبر نوشته بود: شهید مصطفی احمدی روشن …. از خواب پریدم. مصطفی ازم خواستگاری کرده بود، ولی هنوز عقد نکرده بودیم. بعد از ازدواج خوابم را برایش تعریف کردم. زد به خنده و شوخی گفت : بادمجون بم آفت نداره… ولی یه بار خیلی جدی ازش پرسیدم که :کی شهید می شی مصطفی؟ مکث نکرد، گفت : سی-سالگی … باران می بارید شبی که خاکش می کردی


  • بصیر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">